اخبار قرآنی( استاد«شحات محمدانور» به دیدار معبود شتافت )

 

استاد«شحات محمدانور» به دیدار معبود شتافت

 

 استاد«شحات محمدانور» در حالی دیروز، 23 دی ماه به سرای ابدی کوچ کرد که به علت قرائت‌های ماندگار و با شکوه و تاثیر در قلوب علاقه‌مندان به قرآن همچون ستاره‌ای پرفروغ تا ابد در آسمان تلاوت و قرائت جهان اسلام خواهد درخشید.

 شحات محمدانور در چند سال اخیر مبتلا به بیماری و در منزل بستری بود و چند باری برای معالجه به ایران نیز سفر کرد و سرانجام در سن 57 سالگی به لقاء الله پیوست.

استاد شحات محمدانور از معدود قاریانی بود که تلاوت‌های او در کام جان علاقه‌مندان و تشنگان قرآن به ویژه ملت قرآن‌دوست ایران می‌نشست و جان‌های تشنه را از کلام یگانه الهی سیراب می‌ساخت.

زندگینامه و شرح حال استاد شحات محمدانور

وی درسال 1329 هجری شمسی در روستای کفرالوزیر که مرکزی دور افتاده در استان «قهلیه» در کشور مصر است، متولد شد. بیش از سه ماه از ولادت او نگذشته بود که پدرش وفات یافت و کودک خردسال نتوانست، خوبی‌های پدرداشتن را بچشد و چون هیچ مهر و عطوفتی مانند مهر مادری نیست، مادرش، فرزند کوچک را به دامن گرفت و برای اقامت در منزل پدرش رهسپار شد تا با دایی‌های او زندگی کند؛ چرا که دایی‌اش، استاد«حلمی محمدمصطفی» وی را همچون پسر خود می‌دانست و بهترین امانت‌دار او بود.

او از همان کودکی به یادگیری و حفظ قرآن اقدام کرد. در حالیکه هشت ساله بود، به کمک دایی‌اش، حافظ کل قرآن شد. وقتی به سن 10 سالگی رسید، دایی‌اش او را به یکی از روستاهای مجاور (کفر المقام) برد تا تجوید قرآن را از مرحوم استاد سید«احمد فراحی» فراگیرد و دیری نپائید که در دوران جوانی به قاری قابلی تبدیل شد و از اقصی نقاط کشور مصر برای تلاوت و قرائت از او دعوت می‌شد.

چنین جوانی که مرتباً می‌درخشید و قرآن کریم از حنجره‌ او مانند آب جاری در آبراه جریان داشت و شهرت او بر سن او بسیار سبقت گرفته بود آن قدر شایسته بود که رییس مرکز شهر (میت غمر) در سبعینات دعوت‌نامه‌ای برای او بفرستد و او را به یکی از مناسبت‌های دینی که مرحوم دکتر کامل البوهی، اولین رییس رادیو در آن حضور داشت، فرا بخواند. این در سال 1975 بود. استاد شحات در این زمینه می‌گوید: «من دوست کارمندی در مجلس شهر میت‌غمر داشتم. او به من گفت: رییس مرکز برای مراسم افتتاحیه یک محفل دینی، تو را دعوت کرده است که مسئولان بلند پایه و رئیس رادیو در آن حضور دارند و محفل در مسجد زنفلی برگزار خوادهد شد. من قبول کردم و رفتم. وقتی مرحوم دکتر البوهی صدای مرا شنید، گفت: شما با این استعداد چرا اقدام نمی‌کنی که در رادیو قرائت کنی؟ و مرا تشجیع کرد. من رفتم و تقاضا‌نامه‌ای نوشتم و مدتی بعد، نامه‌ای با تاریخ آزمون برایم آمد. طبق تاریخ رفتم، ولی هیأت داوران با وجود اعجاب شدیدشان نسبت به خواندن من گفتند: باید مدتی برای فراگیری نغمه‌ها و دستگاه‌ها کلاس ببینی، من از استاد محمود کامل و استاد احمد صدقی از چگونگی کار سئوال کردم و ایشان مرا به آموزشگاه موسیقی راهنمایی کردند. دو سال به آموزشگاه رفتم و همه مقامات و الحان قرآنی را با کیفیت عالی فرا گرفتم. در سال 1979، دوباره تقاضانامه‌ام را نوشتم که سرانجام موفق شدم. آنها برنامه‌ای برای تلاوت‌هایم به من دادند و از آن پس بود که به رادیو راه یافتم.

استاد شحات پس از آن که پایه شهرت خود را بنا نهاد، بر آن تکیه زد تا آزادانه این بنا را با سفر و جستن مجد و عظمت بیشتر در سراسر دنیا، بپوشاند. هیچ قاره‌ای از دنیا نبود که در ماه مبارک رمضان، از سال 1985 تا 1996 به آن مسافرت نکند. او بارها از طرف وزارت اوقاف مصر و بسیاری از اوقات، به دعوت‌های خصوصی میلیون‌ها نفر از دوست‌داران قرآن کریم در خارج از مصر مانند انگلیس، آمریکا، آرژانتین، اسپانیا، فرانسه، برزیل، دولت‌های خلیج فارس، نیجریه، زئیر، کامرون و بسیاری از دولت‌های آسیایی، مخصوصاً ایران که به او علاقه‌مند شده‌اند، به آن کشورها سفر کرد و به قول خودش در همه این مسافرت‌ها، جز رضای خداوند و بهروزی مسلمین با استماع آیات کتاب الله مجید را در نیت نداشته است.

فرزند او، انور شحات محمد انور، از قاریان جوان و نامی است که در مسابقات بین‌المللی قرآن عربستان، در سال 1380 رتبه نخست را به خود اختصاص داد. او پنج بار از سوی دارالقرآن نیروی مقاومت بسیج و سازمان اوقاف و امور خیریه و شبکه قرآن سیما، برای تلاوت در ماه رمضان به ایران دعوت شده و در 22 استان کشور به اجرای برنامه پرداخته است. انور شحات پدر را بهترین اسوه و الگوی خود می‌داند و معتقد است که وی هیچ گاه نمی‌تواند جای پدرش را در محافل قرآن پر کند.

استاد شحات محمدانور چهار سال به دلیل نوعی بیماری کبدی در محافل قرآنی تلاوت نمی‌کرد. استاد مدتی در بیمارستان خاتم‌الانبیاء (ص) تهران برای مداوا تحت نظر بود و سرانجام دیروز، 23 دی ماه جان به جان‌آفرین تسلیم کرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد