تفسیر جامعهشناختی قرآن کریم، تفسیری واقعگرایانه است که خاستگاهش وضعیت مسلمانان، اندوهها و شکستهای آنان است. نقطه آغاز این تفسیر مشکلی است که مسلمانان با آن مواجه هستند.
|
تصویری از روی جلد شمارههای قبلی خردنامه همشهری |
متن فوق بخشی از مقاله «تفسیر جامعهشناسی قرآن» نوشته «حسن حنفی» محقق علوم قرآنی مصری است که توسط «خسرو فریادرس» ترجمه شده است و در آخرین شماره از ماهنامه «خردنامه همشهری» (شماره 21، آذرماه 1386) آمده است.
روشهای قدما در تفسیر قرآن مناسب شرایط زمانی بوده که در آن میزیستهاند. مسأله آنروز جامعه اسلامی بحث از لغت، روایت، فقه، تصوف، فلسفه و کلام بوده است؛ اما عصر حاضر، علوم اجتماعی و در رأس آنها علوم سیاسی و اقتصادی است.
از اینرو، امروزه روش جامعهشناختی تفسیر قرآن مورد توجه قرار گرفته است. آنچه نیاز جامعه در عصر کنونی است است، توجه به وضعیت امت اسلامی و منافع مسلمانان در تفسیر قرآن است. بنابراین توسعه روش مذکور مأموریت و وظیفه نسل ماست. آنچه در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است تلاشی است برای بیان ویژگیهای این روش تفسیری.
نویسنده در تعریف تفسیر جامعهشناختی قرآن مینویسد: این تفسیر، نوعی تفسیر جزیی قرآن کریم است نه تفسیر کلی آن. به عبارت دیگر آنچه در این روش تفسیری مطلوب است نگاه به نیازهای مسلمانان در داخل قرآن است نه تفسیر کل قرآن بدون توجه به نیازها و خواستههای مسلمانان.
وی معتقد است تفسیر موضوعی قرآن کریم با روش تفسیر جامعهشناختی سازگارتر است و بهتر میتواند مقتضیات و شرایط این روش را فراهم کند. در مقابل تفسیر موضوعی، تفسیر طولی قرار دارد؛ یعنی تفسیر جزء به جزء و آیه به قرآن از سوره فاتحه تا پایان. در تفسیر طولی آنچه میدانیم و نمیدانیم و آنچه بدان نیاز داریم و نداریم را تفسیر میکنیم. این روش تفسیری نه با شرایط زمانی ناسازگار است و نه شرایط مکانی.
تکیه اصلی این محقق در روش موضوعی بر «المعجم المفهرس لالفاظ القرآنالکریم» است. در این روش، همه آیاتی که درباره یک موضوع که نیاز عصر ما است و برای ما بحرانساز شده است تفسیر میشود.
روش تفسیر اینگونه است که؛ 1- ساختار ظاهری و شکل لغوی آیه از نظر ذکر موضوع در آن بررسی شود، 2- تحلیل معانی و دستهبندی آنها در مجموعههای اصلی انجام شود، 3- اولویت دادن به موضوعاتی که نیازهای عصر را برآورده میکند، 3- ساماندهی همه موضوعات در یک چارچوب عقلی محکم به گونهای که دیدگاه اسلامی فراگیری در دنیا شکل گیرد و تئوری اسلامی واحدی درباره انسان، جامعه، طبیعت و تاریخ ارائه شود.
نویسنده در ادامه مقاله به بررسی و نقد تفسیر زمانمند قرآن کریم میپردازد و مینویسد: تفسیر زمانمند قرآن کریم، تصویری از قرآن را به یک نسل ارائه میدهد، نه همه نسلها. چنین تفسیری متعلق به عصر خاصی است، نه همه عصرها. بنابراین قرآن ابدی که فراتر از عصرها و نسلهاست در علم الهی است و در دلهای مردم، حرکت تاریخ، کتب مفسران، سخنان خطبا و آرای علما وجود ندارد.
حنفی معتقد است آنچه در نهایت نوع تفسیر را مشخص میکند، وضعیت اجتماعی مفسر است. تفاوتهایی که میان تفاسیر وجود دارد، در نهایت به اوضاع اجتماعی مفسران باز میگردد. هر مفسری متعلق به یک طبقه اجتماعی است و هر تفسیری پرده از وابستگیاش به طبقه اجتماعی مفسر خود بر میدارد. آنچه در نهایت موضع کلی مفسران را مشخص میکند از قرار ذیل است:
حسن حنفی: |
آنچه در نهایت نوع تفسیر را مشخص میکند، وضعیت اجتماعی مفسر است. تفاوتهایی که میان تفاسیر وجود دارد، در نهایت به اوضاع اجتماعی مفسران باز میگردد |
1- موضع مفسران در قبال وضعیت موجود، آیا مفسر بخشی از نظام سیاسی حاکم است و چون در آن فعالیت میکند، از آن بهرهمند میشود یا خارج از نظام مذکور است و با آن ارتباط ندارد؟، 3- آیا مفسر از طبقه بالای جامعه است یا از طبقه پایین؟ و ... 4- آیا مفسر در پی جاودانگی در تاریخ است یا در پی ریاست دنیوی و ...؟
ماهنامه خردنامه همشهری به صاحب امتیازی مؤسسه همشهری و مدیرمسئولی «حسین انتظامی» و سردبیری دکتر «سیدباقر میرعبداللهی» هر ماه منتشر میشود و به بهای 4000 ریال در اختیار علاقهمندان قرار میگیرد.
در این شماره (21، آذرماه 1386) که ویژه قرآنپژوهی نوین است، مصاحبههایی با حجتالاسلاموالمسلمین دکتر «محمدعلی مهدویراد»، حجتالاسلاموالمسلمین دکتر «کاظم قاضیزاده»، دکتر «محمدعلی لسانی فشارکی»، دکتر «محمدکاظم شاکر»، دکتر «فرهنگ مهروش»، دکتر «جعفر نکونام»، حجتالاسلاموالمسلمین دکتر «محمدعلی ایازی»، دکتر «مرتضی کریمینیا»، دکتر «مهرداد عباسی» و دکتر «نصر حامد ابوزید»، محقق و قرآنپژوه مصری و همچنین مقالات «مضامین اصلی قرآن» نوشته «صدرا ساده»، «هادی جیرانپور» و «حامد اوچانی»، «اعجاز علمی قرآن» نوشته دکتر «رضوان سید»، «قرآن را چگونه بخوانیم؟» نوشته «محمد ارکون» و ... نیز قرار دارد. |