کتابهای موهن به پیامبر اسلام
و تشیع در نمایشگاه کتاب تهران
برایم باورکردنی نبود که ناشر عربزبان آلمانی «الجمل» که در تمام جهان عرب به چاپ کتابهای حساسیتبرانگیز و گاه الحادی مشهور است، سه عنوان از کتابهای خود را که در دو تا به پیامبر اسلام و قرآن و تشیع توهین شده و در کتاب سوم، یکی از فرقههای ساختگی تبلیغ شده است، در نمایشگاه کتاب جمهوری اسلامی ایران عرضه کند!
دو کتاب تألیف «م.ر»، شاعر پرآوازه عراقی با نامهای «ش» و «ر»؛ در اولی اساس نبوت حضرت محمد(ص) انکار و آن حضرت خیالپردازی بلندپرواز معرفی شده که اساسا هدف دینی محض نداشته است و در دومی، شیعیان، بتپرست و مشرک معرفی شدهاند و برای مثال به سجده آنان بر مهر اشاره و آنان را به اقتباس این سنت از یهود متهم میکند. نویسنده کتاب «ش»، بسیار بیپرواتر از نویسنده کتاب «بیستوسه سال»، علی دشتی، به نقد پیامبر اسلام و کتاب قرآن پرداخته است.
کتاب سوم، تألیف «خ» است که در آن، متن کتاب مقدس فرقهای ساختگی آمده است. ناشر دیگری نیز بنا به خبری موثق، کتابهای «احمد الکاتب» را که عمدتا رویکردی ضدشیعی دارند، عرضه کرده است.
با این وضع، نمیدانم دیگر عرضه چه کتابی در نمایشگاه بینالمللی بیستویکم تهران ممنوع است؟ یقین دارم کتاب «آیات شیطانی» هم به اندازه کتاب «ش»، شخصیت پیامبر عزیز ما را زیر سؤال نبرده است. مگر در نمایشگاه آلمان که متولیان بخش بینالملل، نمایشگاه کتاب تهران را با آن مقایسه میکنند، اجازه عرضه کتابهای نئونازیها و کتابهای ضد یهود را میدهند؟ مگر آنها خط قرمز ندارند؟
آیا آقایان نمیدانند کتابهایی که نام بردهام، در هیچ یک از نمایشگاههای کتاب کشورهای عربی اجازه عرضه نمییابند؟ در نمایشگاه کتاب عربستان سعودی، مأموران کتابی را که تنها جواز نماز مرد در خانه را اثبات میکرد، جمعآوری میکنند و من این را از ناشر آن کتاب شنیدم، زیرا آنان گمان میکردند با رواج این کتاب، جمعیت مساجدشان کم میشود. آنگاه در نمایشگاه کتاب جمهوری اسلامی، کتابهایی عرضه میشود که حرمتی برای مقدسات ما باقی نمیگذارد.
کتاب «ش» در کشورهای اسلامی اجازه توزیع ندارد و بنا بر اطلاع دقیقی که نگارنده دارد، نسخهای دستنویس از این کتاب که در سال 1935 میلادی تألیف شده، حدود شش، هفت سال پیش به ناشری در بیروت سپرده شد، ولی او پس از مطالعه این کتاب، گویا نه اعتقاد و نه جرأتی به چاپ آن نداشت و پس از مدتی در آلمان منتشر شد.
اما اینجا چه خبر است؟ نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران را میگویم که متولیان آن دلشان را خوش کردهاند آن را دومین نمایشگاه بزرگ کتاب دنیا بنامند. آنها حتما نمایشگاه قاهره را ندیدهاند، ولی گیرم که این ادعایشان درست باشد، آیا رتبه دوم داشتن ـ پس از نمایشگاه فرانکفورت ـ باید به قیمت چوب حراج زدن به مقدسات ما تمام شود؟ پاسخ این اقدام شنیع و موهن را چگونه خواهند داد؟ آیا ناشر این کتابهای سخیف به متولیان نمایشگاه کتاب تهران نمیخندد که قدرت تشخیص آنان در ارزیابی این کتابها تعطیل شده است؟ اگر متولیان در راستی ادعاهای من شک دارند، تا چند روز آینده، گزارشی از این کتابها آماده خواهم کرد